🌟 کلمهی Watch در زبان انگلیسی: معنی، کاربرد و مثالها
کلمهی watch یکی از کلمات پرکاربرد و چندمنظوره در زبان انگلیسی است و میتواند به عنوان فعل (verb) و اسم (noun) به کار برود. بسته به کاربردش، میتواند معنی «تماشا کردن»، «مراقبت کردن» یا «ساعت مچی» بدهد.
🔹 ۱. Watch به عنوان فعل (Verb): “تماشا کردن / مراقبت کردن”
وقتی watch به عنوان فعل به کار میرود، معمولاً به معنی نگاه کردن با دقت و تمرکز است؛ مخصوصاً به چیزهایی که در حال حرکت یا تغییرند.
معنیها:
-
تماشا کردن (به چیزی که در حال حرکت است، مثل فیلم یا مسابقه)
-
زیر نظر گرفتن / مراقبت کردن
-
مواظب بودن
مثالها:
-
I love to watch movies at night.
(من عاشق تماشای فیلم در شب هستم.) -
Watch your step! The floor is slippery.
(مراقب قدمت باش! زمین لیزه.) -
He was watching the children play in the park.
(او داشت بچهها را که در پارک بازی میکردند تماشا میکرد.)
🔹 ۲. Watch به عنوان اسم (Noun): “ساعت مچی / مراقبت”
در نقش اسم، “watch” معمولاً یکی از این دو معنی را میدهد:
الف) ساعت مچی
-
A small timekeeping device worn on the wrist.
مثالها:
-
She bought a new watch yesterday.
(او دیروز یک ساعت مچی جدید خرید.) -
What time is it on your watch?
(ساعتت چند را نشان میدهد؟)
ب) مراقبت / نگهبانی
-
زمانی که کسی مراقب چیزی یا کسی است (مثلاً در کشتی یا ایست نگهبانی)
مثالها:
-
The soldier was on watch all night.
(سرباز تمام شب نگهبانی میداد.) -
He kept watch while I slept.
(او مراقب بود در حالی که من خواب بودم.)
🔹 ۳. ترکیبها و اصطلاحات رایج با “Watch”
عبارت | معنی | مثال |
---|---|---|
watch TV | تلویزیون تماشا کردن | I usually watch TV before bed. |
keep an eye on / keep watch | مراقب بودن | Can you keep watch while I go inside? |
under watch | تحت نظر | The suspect is under watch by the police. |
watch out | مواظب باش! | Watch out! There’s a car coming! |
pocket watch | ساعت جیبی | My grandfather had a silver pocket watch. |
🧠 نکات زبانی دربارهی “Watch”
-
Watch به عنوان فعل → watch / watched / watching
-
Watch به عنوان اسم → قابل شمارش است: one watch, two watches
-
تفاوت مهم با کلمات مشابه:
-
Look: نگاه کردن به چیزی ثابت (بدون حرکت)
-
See: دیدن به طور کلی (ممکنه تصادفی باشه)
-
Watch: تماشای چیزی در حال حرکت یا تغییر، با تمرکز
-
✅ جمعبندی
نقش | معنی | مثال |
---|---|---|
فعل (Verb) | تماشا کردن، مراقبت کردن | I watched a movie last night. |
اسم (Noun) | ساعت مچی، نگهبانی / مراقبت | His watch is very expensive. |
فلوئنت شو
فلوینت شو از دل یک نیاز واقعی زاده شد. داستانش از جایی شروع میشه که بنیانگذار اون – کسی که خودش بارها تجربهی شکست در یادگیری زبان انگلیسی داشته – متوجه شد که بیشتر منابع آموزش زبان یا بیش از حد خشک و آکادمیک هستن، یا اونقدر پراکنده که زبانآموز نمیدونه از کجا شروع کنه و چطور ادامه بده. با علاقهای که به زبان، تدریس و فناوری داشت، تصمیم گرفت راهی متفاوت بسازه. راهی که زبانآموز رو نه فقط آموزش بده، بلکه همراهی کنه، انگیزه بده و تبدیل به یک دوست مسیر یادگیری بشه. در سالهای اول، فلوینت شو با هدف ارائهی منابع آموزشی ساده، کاربردی و رایگان کار خودش رو شروع کرد. از تولید محتوای گرافیکی جذاب برای واژگان گرفته تا ویدیوهای کوتاه آموزشی، تمرینهای سرگرمکننده، و راهنماییهایی برای بهتر نوشتن، شنیدن و صحبتکردن. فلوینت شو باور داشت و داره که هر کسی میتونه زبان یاد بگیره – فقط باید راه درست خودش رو پیدا کنه. امروز فلوینت شو هزاران زبانآموز فعال داره. فضایی دوستانه، با منابع رایگان، تمرینهای خلاقانه و برنامههایی منظم که زبانآموز رو به جای ترس، با اشتیاق به سوی تسلط میبره. ما اینجاییم تا نشون بدیم یادگیری زبان یک مسیر سخت و طاقتفرسا نیست، بلکه میتونه یک تجربهی لذتبخش، روزمره و حتی الهامبخش باشه.