کلمه “expertise”
کلمه “expertise” به معنای تخصص یا مهارت بالا در یک زمینه خاص است. این کلمه معمولاً به توانایی و دانش عمیق فرد در یک حوزه خاص اشاره دارد. در اینجا، به بررسی همخانوادهها و کلمات مرتبط با “expertise” میپردازیم:
1. Expertise
-
معنی: تخصص، مهارت، دانشی که از طریق تجربه یا آموزش در یک زمینه خاص به دست میآید.
-
مثال: His expertise in computer science is unmatched.
(تخصص او در علوم کامپیوتر بینظیر است.)
2. Expert
-
معنی: فرد متخصص، کسی که در یک زمینه خاص تجربه یا دانش عمیق دارد.
-
مثال: She is an expert in digital marketing.
(او در بازاریابی دیجیتال یک متخصص است.)
3. Exponential (Relating to expertise)
-
معنی: به طور غیرقابل تصوری رو به رشد یا بزرگتر شدن، معمولاً به معنای افزایش سریع در مهارت یا تجربه.
-
مثال: The growth in his expertise was exponential over the years.
(رشد تخصص او در طول سالها به طور غیرقابل تصوری افزایش یافت.)
4. Expertise-based (Adjective)
-
معنی: مبتنی بر تخصص، چیزی که بر اساس دانش و تخصص خاص ساخته شده است.
-
مثال: The company offers expertise-based consulting services.
(شرکت خدمات مشاورهای مبتنی بر تخصص ارائه میدهد.)
5. Expertly
-
معنی: بهطور متخصصانه، به نحوی که یک متخصص انجام میدهد.
-
مثال: He expertly navigated the complex legal system.
(او بهطور متخصصانه از سیستم حقوقی پیچیده عبور کرد.)
6. Specialization
-
معنی: تخصص یا حرفهای شدن در یک حوزه خاص.
-
مثال: Her specialization is in artificial intelligence.
(تخصص او در هوش مصنوعی است.)
7. Specialize
-
معنی: تخصص داشتن در یک زمینه خاص، تمرکز کردن بر یک حوزه خاص.
-
مثال: He specializes in financial planning.
(او در برنامهریزی مالی تخصص دارد.)
8. Specialist
-
معنی: یک فرد متخصص، کسی که بهطور ویژه در یک حوزه خاص آموزش دیده یا تجربه دارد.
-
مثال: She is a specialist in pediatric care.
(او متخصص مراقبتهای اطفال است.)
9. Mastery
-
معنی: تسلط، مهارت بالایی که از تجربه و آموزش به دست آمده.
-
مثال: His mastery of the violin is incredible.
(تسلط او بر ویولن شگفتانگیز است.)
10. Competence
-
معنی: توانایی یا قابلیت انجام کاری بهطور مؤثر، به ویژه در زمینههای حرفهای.
-
مثال: She demonstrated competence in handling complex problems.
(او توانایی خود را در حل مشکلات پیچیده نشان داد.)
11. Competent
-
معنی: ماهر و توانمند در انجام کارها، به اندازه کافی متخصص برای انجام وظایف خود.
-
مثال: He is a competent software developer.
(او یک توسعهدهنده نرمافزار ماهر است.)
نتیجهگیری
کلمه “expertise” به مجموعهای از مهارتها و دانشهای عمیق اشاره دارد که از طریق تجربه یا آموزش به دست آمدهاند. همخانوادهها و کلمات مرتبط با این واژه عبارتند از expert (متخصص)، specialize (تخصص داشتن)، mastery (تسلط)، و competence (توانمندی). این کلمات بهطور کلی نشاندهنده مهارت یا دانش در سطح بالای یک فرد در زمینهای خاص هستند.
فلوئنت شو
فلوینت شو از دل یک نیاز واقعی زاده شد. داستانش از جایی شروع میشه که بنیانگذار اون – کسی که خودش بارها تجربهی شکست در یادگیری زبان انگلیسی داشته – متوجه شد که بیشتر منابع آموزش زبان یا بیش از حد خشک و آکادمیک هستن، یا اونقدر پراکنده که زبانآموز نمیدونه از کجا شروع کنه و چطور ادامه بده. با علاقهای که به زبان، تدریس و فناوری داشت، تصمیم گرفت راهی متفاوت بسازه. راهی که زبانآموز رو نه فقط آموزش بده، بلکه همراهی کنه، انگیزه بده و تبدیل به یک دوست مسیر یادگیری بشه. در سالهای اول، فلوینت شو با هدف ارائهی منابع آموزشی ساده، کاربردی و رایگان کار خودش رو شروع کرد. از تولید محتوای گرافیکی جذاب برای واژگان گرفته تا ویدیوهای کوتاه آموزشی، تمرینهای سرگرمکننده، و راهنماییهایی برای بهتر نوشتن، شنیدن و صحبتکردن. فلوینت شو باور داشت و داره که هر کسی میتونه زبان یاد بگیره – فقط باید راه درست خودش رو پیدا کنه. امروز فلوینت شو هزاران زبانآموز فعال داره. فضایی دوستانه، با منابع رایگان، تمرینهای خلاقانه و برنامههایی منظم که زبانآموز رو به جای ترس، با اشتیاق به سوی تسلط میبره. ما اینجاییم تا نشون بدیم یادگیری زبان یک مسیر سخت و طاقتفرسا نیست، بلکه میتونه یک تجربهی لذتبخش، روزمره و حتی الهامبخش باشه.