تفاوت بین “If I were…, I would…” و “If I were…, I might…”
در زبان انگلیسی، جملات شرطی نوع دوم (Second Conditional) برای بیان موقعیتهای خیالی یا غیرواقعی در زمان حال یا آینده استفاده میشوند. دو ساختار رایج در این نوع شرطیها، ساختارهایی هستند که با “would” و “might” همراه میشوند. در ظاهر شبیهاند، اما در معنا و شدت فرق دارند.
1. ساختار “If I were…, I would…”
ساختار:
معنی:
برای بیان کاری که در یک موقعیت فرضی قطعاً یا با اطمینان بالا انجام میدادیم.
مثالها:
-
If I were you, I would study more.
اگر من جای تو بودم، بیشتر درس میخواندم. -
If I were a millionaire, I would buy a private island.
اگر میلیونر بودم، یک جزیره خصوصی میخریدم.
✅ “would” در اینجا یعنی با اطمینان این کار را میکردم.
2. ساختار “If I were…, I might…”
ساختار:
معنی:
برای بیان کاری که در یک موقعیت فرضی ممکن است انجام دهیم – یعنی با احتمال کمتر یا تردید.
مثالها:
-
If I were you, I might talk to him.
اگر جای تو بودم، شاید با او صحبت میکردم. -
If I were the manager, I might change the schedule.
اگر من مدیر بودم، ممکن بود برنامه را تغییر بدهم.
✅ “might” نشاندهندهی عدم قطعیت یا احتمال ضعیفتر است.
تفاوت معنایی اصلی:
ساختار | سطح قطعیت | معنی در فارسی |
---|---|---|
would | بالا | قطعاً انجام میدادم |
might | متوسط یا پایین | ممکن بود انجام بدهم / شاید انجام میدادم |
مثال تطبیقی:
-
If I were Michael, I would commit a crime.
اگر من مایکل بودم، قطعاً مرتکب جرم میشدم. -
If I were Michael, I might commit a crime.
اگر من مایکل بودم، ممکن بود مرتکب جرم شوم.
نکته گرامری:
-
در این ساختارها، همیشه از “were” برای تمام فاعلها استفاده میشود، حتی با I و he/she.
✅ درست: If I were…
❌ نادرست: If I was… (در زبان رسمی)
جمعبندی:
-
اگر میخواهی قاطعیت نشان بدهی، از “would” استفاده کن.
-
اگر میخواهی احتمال و تردید نشان بدهی، از “might” استفاده کن.
فلوئنت شو
فلوینت شو از دل یک نیاز واقعی زاده شد. داستانش از جایی شروع میشه که بنیانگذار اون – کسی که خودش بارها تجربهی شکست در یادگیری زبان انگلیسی داشته – متوجه شد که بیشتر منابع آموزش زبان یا بیش از حد خشک و آکادمیک هستن، یا اونقدر پراکنده که زبانآموز نمیدونه از کجا شروع کنه و چطور ادامه بده. با علاقهای که به زبان، تدریس و فناوری داشت، تصمیم گرفت راهی متفاوت بسازه. راهی که زبانآموز رو نه فقط آموزش بده، بلکه همراهی کنه، انگیزه بده و تبدیل به یک دوست مسیر یادگیری بشه. در سالهای اول، فلوینت شو با هدف ارائهی منابع آموزشی ساده، کاربردی و رایگان کار خودش رو شروع کرد. از تولید محتوای گرافیکی جذاب برای واژگان گرفته تا ویدیوهای کوتاه آموزشی، تمرینهای سرگرمکننده، و راهنماییهایی برای بهتر نوشتن، شنیدن و صحبتکردن. فلوینت شو باور داشت و داره که هر کسی میتونه زبان یاد بگیره – فقط باید راه درست خودش رو پیدا کنه. امروز فلوینت شو هزاران زبانآموز فعال داره. فضایی دوستانه، با منابع رایگان، تمرینهای خلاقانه و برنامههایی منظم که زبانآموز رو به جای ترس، با اشتیاق به سوی تسلط میبره. ما اینجاییم تا نشون بدیم یادگیری زبان یک مسیر سخت و طاقتفرسا نیست، بلکه میتونه یک تجربهی لذتبخش، روزمره و حتی الهامبخش باشه.