تفاوت Jail و Prison در انگلیسی

در انگلیسی، واژه‌های jail و prison هر دو به مکان نگهداری افراد متهم یا محکوم به جرم اشاره دارند، اما تفاوت‌های مهمی دارند که باعث می‌شود در موقعیت مناسب از آن‌ها استفاده کنیم.


1️⃣ Jail

تعریف:

  • مکانی برای نگهداری کوتاه‌مدت افراد

  • معمولاً برای افرادی که هنوز محکوم نشده‌اند یا منتظر محاکمه هستند

  • مدت زمان نگهداری معمولاً چند روز تا چند ماه است

ویژگی‌ها:

  • معمولاً در شهر یا شهرستان قرار دارد

  • مدیریت توسط شهر یا شهرستان (local government)

  • افراد ممکن است هر روز با دنیای بیرون در تماس باشند (ملاقات کوتاه، تماس تلفنی)

مثال‌ها:

  • He was sent to jail while awaiting trial. → او تا زمان دادگاه به زندان شهری فرستاده شد.

  • Many people spend a few days in jail for minor offenses. → بسیاری از افراد برای جرایم کوچک چند روزی در زندان شهری می‌مانند.


2️⃣ Prison

تعریف:

  • مکانی برای نگهداری طولانی‌مدت افراد محکوم به جرم

  • معمولاً برای افرادی که حکم زندان طولانی‌مدت دارند

  • مدت زمان نگهداری معمولاً ماه‌ها یا سال‌ها است

ویژگی‌ها:

  • مدیریت توسط دولت ایالتی یا فدرال

  • امنیت بیشتر و امکانات محدودتر

  • برای جرایم سنگین و طولانی

مثال‌ها:

  • He was sentenced to 10 years in prison. → او به ۱۰ سال زندان محکوم شد.

  • Prisons are designed for long-term incarceration. → زندان‌ها برای حبس بلندمدت طراحی شده‌اند.

  • He was convicted of theft and sentenced to five years in prison.

3️⃣ جمع‌بندی تفاوت‌ها

ویژگی Jail Prison
مدت زمان کوتاه‌مدت بلندمدت
نوع افراد متهم یا محکوم کوتاه‌مدت محکوم به جرم طولانی‌مدت
مدیریت محلی (شهر/شهرستان) دولتی (ایالتی یا فدرال)
مثال انتظار دادگاه، جرایم کوچک جرایم جدی، حکم طولانی

💡 نکته کاربردی:

  • اگر فرد هنوز محاکمه نشده یا جرم کوچک داشته → jail

  • اگر فرد محکوم شده و حکم طولانی دارد → prison

 


چارت تفاوت‌ها


توضیح کوتاه:

  1. Jail → زندان شهری یا کوتاه‌مدت، معمولاً برای افرادی که هنوز محاکمه نشده‌اند.

    • افراد داخل آن inmate نامیده می‌شوند.

  2. Prison → زندان دولتی یا طولانی‌مدت، برای افرادی که محکوم شده‌اند.

    • افراد داخل آن prisoner نامیده می‌شوند.

  3. Inmate vs Prisoner

    • Inmate: شخصی که در هر نوع زندان یا بازداشتگاه نگهداری می‌شود (شامل jail و prison)

    • Prisoner: شخصی که محکوم شده و در prison است

اصطلاح ترجمه فارسی توضیح / مثال
Life imprisonment / life sentence حبس ابد محکوم به زندان تا پایان عمر. مثال: He was sentenced to life imprisonment for murder.
25 to life حداقل ۲۵ سال تا حبس ابد محکوم حداقل ۲۵ سال باید زندان باشد، بعد از آن ممکن است مشروطاً آزاد شود. مثال: He was sentenced to 25 to life for murder.
Fixed-term sentence (e.g., 25 years) حکم با مدت مشخص (مثلاً ۲۵ سال) محکوم مدت مشخصی زندان می‌ماند و بعد آزاد می‌شود. مثال: He was sentenced to 25 years for armed robbery.
Parole آزادی مشروط آزادی زودتر از اتمام حکم، معمولاً با شرایط خاص. مثال: He is eligible for parole after serving 25 years.
Probation آزادی تحت نظارت (غیر زندانی) محکوم اجازه دارد آزاد باشد ولی تحت نظارت قانون و شرایط مشخص. مثال: He received 3 years of probation.
Minimum term حداقل مدت زندان کوتاه‌ترین مدت که باید زندانی بماند قبل از درخواست آزادی مشروط. مثال: The minimum term is 25 years.

 

 

ارسال شده در
دسته‌بندی نشده

علی حسینی

کسب و کار به یک نهاد یا سازمان سرمایه گذاری اطلاق می شود که فعالیت های حرفه ای را انجام می دهد. آنها می توانند تجاری، صنعتی یا موارد دیگر باشند. مؤسسات تجاری انتفاعی برای کسب سود تجارت می کنند، در حالی که افراد غیرانتفاعی این کار را برای یک مأموریت خیریه انجام می دهند.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد.

آخرین نمونه کارها

سوالی دارید؟ با ما در ارتباط باشید

© کپی رایت. کلیه حقوق برای شرکت نیولند محفوظ است.
0

هیچ محصولی در سبدخرید نیست.